یک/اندوه
بین غم های من، یک نفس است ...
میراث زندگی ام
بین غم و غم درتلاش ...
دو/
بیرونم کردند از شرکت دنیا
باپیراهنی سپید
میان شهری غریب
اما ، تجربه ام اززندگی آنقدربود
که باارواح...
به هرزبانی در می آمیختم
و
کتاب زندگیشان را ، معرفی می کردم!
سه/
باور نکردیم
روزی که بامدال طلا ، روی قلب تو ، ایستاده بودم
باور نکردیم
اشک اشک ،میان صورت خود، جاری ازتو
باور نکردیم
چنگ می زدمت، میان جمله هاکه عشق را باهم
باور نکردیم
وروی سنگ قبرمن ،همین جمله ابدی ..." باور نکردیم " ۰
چهار/
باران می خورد مرا...
که دراین جهان پررو
همین لطافت مثال زدنی هم ،
تغییر چهره داد!
پنج/
پول درچنگ من، شکست خورده ، رنگ می باخت
از بنفش تا سبز ...
چه مهارت بزرگیست، خرج کردن
و،سزاوار تحقیر است، پول...
که بریزش توی دریا
تا ماهی هاهم ...
میان لب هایشان ، سیگارش کنند !
شش/
مزار شش گوشه ات رایا
حسین (ع) محرم است
چه کنارت، چه جای دیگری،تلخی تلخ ، عاشورای توست...
هفت
یک/
آن دوران که خیلی تعطیلات میان مدرسه متداول نبود، تاسوعا و عاشورا می افتاد بین روزهای مدرسه...
حس غریبی داشت، که بین مردم باشی
مزه می داد فردا صبح توی مدرسه،بابچه ها دی شب هیئت را بگویی
خوشا که موبایل نبود ،تلفن هم بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 6:45